چرا مساله جنسیت در برنامهریزی شهری مهم است؟
راهکار «برنامهریزی شهری هشیار به تفاوتهای جنسیتی» به دنبال چه چیزی است؟ برنامهریزی شهری طیف وسیعی از دغدغهها از جمله اشتغال، مسکن، فضای باز، حمل و نقل، محیط زیست و بسیاری موارد دیگر را در بر میگیرد. تجربه زنان در شهر با تجربه مردان متفاوت است و برای همین برنامهریزی شهری هم باید نسبت به تفاوتهای جنسیتی در بحث استفاده از امکانات شهری حساس باشد تا به جای بهکارگیری رویکردهای استانداردِ ظاهرا مناسب برای همگان، از گزینههایی بر مبنای انتخاب آگاهانه استفاده شود.
برای لحاظ کردن مساله جنسیت در برنامهریزی میتوان کار را با طرح چند پرسش آغاز کرد:
- برنامهریز کیست؟
- تشکیل گروه سیاستگذاری بر عهده کیست؟
- برنامهریزی بر کدام گروهها تاثیر میگذارد؟
- برای جمعآوری آمار از چه روشی استفاده میشود و چه کسانی تحت پوشش این آمارها هستند؟
- ارزشها، اولویتها، و اهداف کلیدی برنامه کدامند؟
- از چه کسانی نظرخواهی شده و چه کسانی در برنامهریزی مشارکت دارند؟
- ارزیابی طرحهای برنامهریزی شهری بر عهده چه کسی است و چطور انجام میشود؟
- سیاستها چطور اجرا، پایش، و مدیریت میشوند؟
- آیا موضوع جنسیت در همه زمینههای سیاستگذاری لحاظ میشود؟
مشارکت زنان
مسئولان برنامهریزی معمولا از بخشهایی از جامعه که شاید تحت تاثیر تصمیماتشان قرار گیرند، نظرخواهی میکنند. این دیدگاهها میتوانند بر نتایج تاثیر بگذارند و در عمل هم چنین میشود. با این حال، اگر برنامهریزان به مساله جنسیت توجهی نداشته باشند، این نظرخواهیها گاه به شکل ناخواسته باعث محرومیت زنان یا گروههایی خاص از زنان میشود. یکی از نتایج نظرخواهی از زنان، بهبود طراحی خیابانها در مقایسه با طراحی رایج شبکه خیابانی بوده که معمولا زنان را در انزوای خانه نگاه میدارد.
فرصتسازی برای زنان جهت مشارکت کامل در برنامهریزی اهمیت زیادی دارد. به عنوان مثال طرحی که در شهر کرالا در هند اجرا شد به خوبی نقش فرایندهای مشارکتی و برنامهریزی جامع را در بهبود ارائه خدمات مفید برای زنان نشان میدهد. شورای برنامهریزی کرالا راهکارهایی مشارکتی را تدوین کرد که به شهروندان امکان میداد در تدوین سیاستها و پروژهها نقش مستقیم ایفا کنند، نه این که فقط در انتخاب آنها نقش داشته باشند کرالا در بخشی از این روند و با حمایت سازمانهای جامعه مدنی طرحی گسترده را برای آموزش افراد کلیدی اجرا کرد که حدود ۱۰۰هزار نفر را پوشش میداد.
هدف اصلی این طرح – و سیاستها و تبلیغات همراه آن – زنان و گروههایی بودند که در جامعه به حاشیه رانده شدهاند. همچنین، در این ایالت پارامترهایی برای مخارج محلی تعریف شده و بودجهای حداقلی برای زنان و گروههای مذکور در نظر گرفته شده است.
این کمپین بر زنان تاثیر ویژهای داشت. روند برنامهریزی توسعه در کرالا با ایجاد فرایندی آگاهانه، مشارکتی، و جامع و از طریق بازتوزیع منابع به توانمندسازی زنان انجامید. این کمپین همچنین حضور زنان را در دولت محلی تسهیل کرد و فضای سیاسی را برای فعالیت آنها گسترش داد.
کاربری و امنیت محیط
برنامهریزی سنتی بر پایه تفکیک کاربری اراضی، به چندپارگی در محیطهای شهری منجر شده و به این ترتیب مناطق مسکونی، اماکن کاری، و مراکز خرید و تفریحی در فاصلهای دور از یکدیگر قرار گرفته و از طریق سیستمهای گسترده حمل و نقل و جادهها به یکدیگر متصل شدهاند. گروهی با انتقاد از این راهکارها گفتهاند این روشها زنان را در خانه به انزوا میرانند، دسترسی به خدمات و امکانات را دشوار میکنند، و کار در خانه را کاهش میدهند. خانه برای بسیاری از زنان، به ویژه زنان فقیر، فضایی مولد است که میتوان از آن برای کسب درآمد استفاده کرد. توجه به این موضوه هنگام برنامهریزی شهری نه تنها بر تفکیک کاربری تاثیر میگذارد بلکه بر اندازه قطعات اراضی و طراحی مسکن نیز تاثیر دارد. برنامهریزان باید از بهترین شیوهها و محل ارائه خدمات و زیرساختها برای زنان جهت بهبود کارآمدی و اثربخشی زندگی آنها آگاهی داشته باشند.
با توجه به وجود معضل جرم و خشونت جنسی در بسیاری از شهرها، برنامهریزی و طراحی شهرکها باید به گونهای باشد که امنیت را افزایش دهد. برای مثال، در طراحی «امن» باید روشنایی مناسب معابر و پارکهای دور از دید را در نظر گرفت و از ایجاد مناطق و فضاهای متروک در طول شبانهروز خودداری کرد، چرا که مهاجمان میتوانند در این اماکن مخفی شوند و احتمال به دام افتادن زنان در اماکنی مثل مترو و کوچهها وجود دارد. در برخی شهرها زنان فضاهای کنترلپذیر و دفاعپذیر (مثل بنبستها) را مناسبتر برای تامین امنیت خود میدانند. اما در برخی دیگر فضاهای باز با دسترسی همیشگی برای این منظور مناسبتر است. بسته به بافت و شرایط شهر میتوان از گزینههای متفاوت استفاده کرد. دغدغه دیگر زنان تامین امنیت کودکان در مناطقی مثل خیابانهای شلوغ، زمینهای بازی، مناطق آلوده، و مانند آن است.
تجربه شورای شهر نایروبی در کنیا در این زمینه قابل توجه است. این شورا با همکاری دفتر اسکان سازمان ملل طرح ارزیابی امنیت زنان در سطح شهر را در سال ۲۰۰۲ آغاز کرد. گام اول در طراحی این فعالیتها ترسیم نقشه منطقه تحت پوشش در مرکز شهر نایروبی از جمله جادههای اصلی، خیابانهای کمعرض، و کوچهها بود. همه گروههای حاضر در این طرح – یعنی نمایندگان پلیس، شورای شهر، اهالی کسبوکار، و سازمانهای زنان – از این نقشه به همراه چند پرسش کلیدی برای کار استفاده میکردند.
در گام دوم، بحثهایی درباره تجربههای شهری زنان صورت گرفت و جلساتی برای ارائه پیشنهاد جهت حل مساله جرم و ناامنی برگزار شد. نتایج این مباحث در چهار بخش کلی اجرایی شدند: روشنایی فضاهای عمومی، طراحی مبلمان مناسب شهری، مدیریت ازدحام جمعیت در مرکز شهر، و همچنین بازتعریف فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی رایج در مرکز شهر. پس از موفقیت اولیه این پروژه، بررسیهای بیشتر در کل شهر انجام شد.
زیرساخت و خدمات
زیرساخت و خدمات، از لحاظ جنسیتی، از زمینههای اصلی پیشرفت محسوب میشوند زیرا بر کار در خانه تاثیر مستقیم دارند. برای مثال، نیاز به طی مسیرهای طولانی برای خرید آذوقه روزانه بر زمان سپری شده برای انجام کارهای خانه تاثیر دارد. خدماتی که برای مردان طراحی شده اما اساسا مورد استفاده زنان و کودکان هستند، کاربرد موثری نخواهند داشت. برای مثال به تجربه شهر تاتا در ایالت سندِ پاکستان نگاه کنیم. تاتا شهری با جمعیتی در حدود یک میلیون نفر است. پیش از آغاز طرح بهبود محیط زندگی عمومی، تقریبا ۹۷ درصد ساکنان شهر به آب آشامیدنی دسترسی نداشتند و برخی مناطق فاقد توالت بود. ورود پسماند خانگی بدون تسویه، آلودگی منابع آبی را به حدی رسانده بود که محصول پرورش آبزیان که از منابع اصلی امرار معاش در این منطقه است، کاهش پیدا کرده بود.
طرح بهبود محیط زندگی اهدافی مثل بهبود معاش زنان و توانمندسازی خانوارها از طریق ترویج دانش مربوط به بهداشت خانگی، خدمات بهداشتی و درمانی اولیه، و پایداری زیستمحیطی را دنبال میکرد. نظرخواهی از زنان در این طرح در مرحله برنامهریزی و نیز پیادهسازی آن نقشی اساسی داشت. هدف دیگر طرح مشارکت کامل زنان در توسعه یکپارچه محیط زندگی بود. این طرح زنان را تشویق میکرد تا با مشخص کردن و انتخاب نقاط ارایه خدمات شهری به پیشبرد و اجرای طرح کمک کرده و آن را جهتدهی کنند و همچنین در ساخت مراکز ارایه خدمات مشارکت داشته باشند. همچنین، در بخشی از این طرح، زنان در کارگاهها و گفتگوهای غیر رسمی، و جلسات آموزش میدانی برای آموزش بهداشت و سلامت خانگی شرکت میکردند.
این طرح برای ساکنان تاتا و به ویژه زنان از لحاظ بهبود معیشت زنان، ظرفیت مهارتی، مشارکت سیاسی، مسئولیت مدیریتی در روند برنامهریزی، و توانایی مراقبت از اعضای خانواده، پیامدهای مثبتی در پی داشته است. به علاوه، زنان از مهارت بهبود و مدیریت محیط برخوردار شدهاند و میتوانند در پایگاه اقتصادی شهر تنوع ایجاد کنند. زنان جوان به طرح توسعه محیط مصنوع علاقه ویژهای نشان دادهاند، چون از طریق این طرح با روشهایی برای انجام وظایف در خانواده آشنا شده و همچنین در این طرح برای ارتقای جایگاه اجتماعی و قدرت درآمدی مشارکت داشتهاند.
حمل و نقل
طراحی سیستم حمل و نقل یکی از ابعاد اصلی برنامهریزی شهری و منطقهای است. سیستم حمل و نقل مناسب میتواند فرصتهای اشتغال را برای زنان افزایش دهد. زنان، به ویژه در مناطق کمدرآمد، به وسایل حمل و نقل عمومی وابستگی بیشتری دارند. در مواردی که سیستم حمل و نقل عمومی به جای قرار گرفتن در داخل مناطق مسکونی در حاشیه این مناطق قرار میگیرند، زنان باید مسافتی طولانی را برای رسیدن به این نقاط با پای پیاده طی کنند، و این وضعیت ممکن است آسیبپذیری نسبت به جرم را افزایش دهد. تجربه شهر مونترئال در کانادا نمونهای از افزایش امنیت حمل و نقل عمومی را برای زنان نشان میدهد.
مونترئال دومین شهر بزرگ کانادا است. در سال ۱۹۹۲ کمیته اجرایی زنان و امنیت شهری تشکیل شد. این کمیته محصول همکاری گروههای زنان، نهادهای شهری، برنامهریزان شهری، گروههای پژوهشی دانشگاهی، مسئولان حمل و نقل عمومی، مسئولان بهداشت و درمان، و پلیس بود..
این کمیته برای راهاندازی خدمات حمل و نقل اتوبوسی جهت حل مشکل امنیت زنان در حمل و نقل شبانه، همکاریهایی را با انجمن حمل و نقل شهری مونترئال آغاز کرد که مسئول مدیریت سیستم حمل و نقل عمومی در جزیره مونترئال است. در این شکل از خدمات، زنان میتوانند در نقاطی بین ایستگاههای معمول از اتوبوس پیاده شوند تا مسافت کمتری را تا مقصد پیاده بروند. در سال ۱۹۹۴، طرح آزمایشی ایستگاههای میانی جهت امکانسنجی ارائه این خدمات به زنان و دختران اجرا شد. این پروژه در دسامبر ۱۹۹۶ شکل دائمی پیدا کرد و ساعات اجرای آن نیز افزایش یافت.
دستفروشی
دستفروشی یکی از معضلات پیش روی بسیاری از برنامهریزان است. دستفروشی باعث ازدحام شده و قوانین برنامهریزی را نقض میکند. اما بسیاری از افراد کمدرآمد، به ویژه زنان، برای امرار معاش به این کار نیاز دارند. گاه دستفروشان به بازارهایی نقل مکان میکنند که شرایط و امکانات بهتری دارند. اما این افراد معمولا جای مناسبی ندارند و این وضعیت درآمد آنها را کاهش میدهد.
در برخی موارد، مسئولان برنامهریزی درک مناسبی از نیازهای دستفروشان داشتهاند. برای مثال، در سنگاپور دستفروشان مجوز دریافت کرده و آموزش میبینند، مناطقی برای دستفروشی در اختیار دارند، و همچنین به دکههای غذافروشی و امکانات و خدماتی مثل آب، برق، و جمعآوری زباله دسترسی دارند. بررسیها نشان میدهد نزدیکی دستفروشان به مجتمعهای مسکونی باعث کاهش ترافیک و ازدحام، آلودگی، و هزینههای حمل و نقل میشود، چون مردم میتوانند نزدیک خانهشان خرید کنند. پروژه توسعه پایدار شهر دارالسلام در تانزانیا دستفروشان خیابانی را به رسمیت شناخته است. در این پروژه قفسههایی برای اجناس ساخته شده و به مسائل مربوط به بهداشت و پاکیزگی رسیدگی شده، اما اجرای طرح منسجم نبوده و زنان معمولا از حضور در مناطق مرفهنشین محروم میشوند.
در پروژه خیابان وارویک در شهر دوربانِ آفریقای جنوبی، تمرکز اصلی روی بهبود وضعیت مناطق شلوغی است که تقریبا ۶۰ درصد دستفروشهایشان زن هستند. این پروژه با همکاری اتحادیه خوداشتغالی زنان انجام شده که یکی از معدود سازمانهای بینالمللی زنان دستفروش است و در دوربان هم شعبه دارد. در این پروژه زیرساختهایی برای زنان ساخته شده و خدمات و امکاناتی برای بهداشت، شستشو، و مراقبت از فرزندان در نظر گرفته شده است. همچنین برای حل مشکل امنیت زنان مهاجر که معمولا در خیابانها میخوابند، خانههای موقت ساخته شده است.
جمعبندی
تجربههای مختلف و موفق بینالمللی اهمیت برجستهسازی نگاه جنسیتی را در سازمانهای مسئول برنامهریزی شهری نشان میدهد. مشارکت فعالانه زنان در امر برنامهریزی میتواند به تغییر دیدگاههای مسئولان و سیاستگذران و به نتایج مهم عملی منجر شود. برنامهریزی هشیار به تفاوتهای جنسیتی به دیدگاهها و نیازهای مردان و زنان در هنگام بودجهریزی، نظرخواهی، طراحی، اجرا و ارزیابی زیرساختهای اجتماعی و شهری توجه یکسان و منصفانهای دارد.